دانلود روضه جواد مقدم حضرت فاطمه

دانلود روضه جواد مقدم حضرت فاطمه

روضه سوک و گریه دار

برای دانلود کلیک کنید

متن روضه

عزیر فاطمه, مهدی بیا به مجلس ما
مگر به مجلس مادر پسرر نمی آید
عزیز دلم یا بن الحسن آقا جونم
آقاماه رمضون هم تموم شده نیومدی پسر فاطمه
تا سال دیگه ماه رمضون کی مرده و کی زنده است

آقای خوبم یا بن الحسن مولای من
آقاجان برای شیعه سعادتی شب قدر نجف
باشه شب قدر ایوون طلا امیرالمونین
کربلا باشه اونجا قرآن سر بگیره
آقاجان برای ما که افتخار چه ثوابی داره
ما خودمونو اونجا می بینیم قرآن که به سر می ذاشتیم چشامونو می بستیم تو حرم مولا علی بودیم

آقاجانخوش به حال تو مولا
هر موقع اراده می کنی کربلایی
هر موقع اراده می کنی نجف
هر موقع اراده می کنی میری حرم بی بی سه ساله رقیه
خوش به حالت آقا
هر موقع اراده می کنی میری طلعه زینبیه
هر موقع اراده می کنی میری کعبه
آقا من نمی دونم اصلا کسی هست برت روضه بخونه یا نه
اما وعده ما یه روز بین الحرمین
اشاالله بیاد خودم برات روضه بخونم
کنار حرم واست روضه بخونم
کنار شش گوشه ابی عبدالله خودم واست روضه بخونم
قربون چشم های خون آلودت برم آقا
که اقدر گریه کردی برای جد غریبت حسین
آقام آقام آقام آقام

آقا هر جا رفتی به یاد ما هم باش آقا
هر جا رفتی ما را هم یاد کن آقا
بگو یه عده نوکر میان دور هم جمع میشن
دلاشون هوای کربلا داره
جای ما هم زیارت کن مولا
تخریب بقیع و از یه طرف هواله شده روضه بی بی فاطمه
خودم باید بخونم روضه بی بی را
خوش به حال اونایی که امشب اومدن
پای روضه بی بی
آخر میدونی چرا برای امام حسین هم گریه میکنن
اما برای فاطمه فقط مَحرم میتوانند گریه کنن
اگه محرمی بسم الله
نه نه نه نه نه

زینب می گفت هر موقع مادرم نفس می کشه
خون تازه از سینه اش میومد
دیشب نشستن گیسویت را شانه کردی
زینب تا روز عاشورا یادش نرفته بود
گفت دلم برای مادرم تنگ شده
کاش الان که دارند سر داداشمو می برند
مادرمم کنارم بود کاشش بابام علی کنارم بود

دیشب نشستی گیسویت را شانه کردی
امشب در آغوش لگد کاشانه کردی
دیشب تو بودی اندر کنارم
امشب به دیوار سر می گذاری
دادی به زینب دختر با آه و زاری
پیراهن خود را تو مادر یادگاری
این پیرهن ار هرگز نشویم
تا بوی مادر از آن ببویم
یه عمری این پیرهن نگه داشت

وقتی سر عباس بغل گرفته بود
گفت داداش شما گفتی مادرم جوون بود
اما این خانومی سر منو به دامن گرفت پیرزن
موهاش سفید شده بود قدش خمیده بود
کاش الان تو قبرستان بقیع نشسته بودیم

گفت علی بیا بشین گفت جانم خانمم عزیز دلم چی می خوای
گفت چیزی ازت نخواستم یه کاری می خوام برام انجام بدی
چی کار کنم فاطمه گفت خیلی وقت دلمبرای بابام تنگ شده
گفت چه کند علی جانماز بابات هست
می خوای بیارم باز کنم پیرهن بابات هست
می خوای برات بیارم گفت نه علی
اگر میشه بلال را پیدا کن برام اذان بگه
دلم برای اذان بلال تنگ شده
بلال وقتی اذان میگه بیاد بابام می افتم
یاد عزتم می افتم یاد آبروم می افتم
یاد جلال و شوکتم می افتم
علی تا بابا داشتم عزت داشتم
الان که بابا ندارم نه عزت دارم نه پهلو دارم نه جلال و شوکتی دارم نه بازویی دارم
اومد پیش بلال,بلال می خوام اذان بگی گفت آقاجون
شما میدونید بعد پیغمبر با خودم عهد کردم اذان نگم
با این وضعیت مردم این دور زمونه
دنیا بعد رسول خدا دنیا نیست
خاک بر سر این دنیا گفت
راست میگن کار این مردم به جایی رسیده
دختر همون پیغمبر بین در و دیوار بذارن
بچه شیعه ها آی اونایی که اسم بی بی میاد اشک تو چشاماتون جاری میشه
قربونت برم امام حسن باز شما قبری داری
من بمیرم برا مادرت قبری نداره نشونه نداره

حالا من هیچ اگر بگم کی گفته اذان بگی اذان میگی
گفت نه اقا هر کی باشه من اذان نمیگم
گفت بلال دختر پیغمبر گفته اذان بگی
گفت باشه هر کی غیر فاطمه بوداذان نمی گفتم
صدا زد زینبین حسنین گفت بیاین
بستر منو جلو در خونه پهن کنید زیر بغل مادر بگیرید
زیر بغل مادر گرفتن کشون کشون آوردن دم در
گفت می خوام صدای اذان بلال را واضح بشنوم
یه وقت صدا اذان بلال بلند شد
الله اکبر الله اکبر
یه وقت فاطمه صدا زد بابا یارسول الله
بابا کجایی ببینی پهلومو شکستن
الله اکبر الله اکبر
صدا زد بین در ودیوار محسن منو سقط کردن
اشهد ان لا اله الا الله
صدا زد بابا دست عای علی را بستن
آخ بمیرم یه وقت بلال صدا زد
اشهد ان لا اله محمد رسول الله
یه وقت دیدن حسن حسین داره میدون
بلال بسته دیگه دیگه اذان نگو
مادر اونقدر خودشو زد از حال رفت بسه مادرم مُرد

یه وقت زینب نگاه نهر القمه
هیچکی نمونده دید هیچکی نیست
داشتن یواش یواش حرکت میدادن
بی بی زینب همین جوری کتک می خورد می رفت
شتر بی جهاز میدونی یعنی چی
آخ یه وقت دید یه صدا از گودال قتلگاه میاد
ابی عبدالله شروع کرد اذان گفتن
زینب منتظرم برگردی
زینب جون تو و جون بچه ها
کربلا کربلا